Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8819 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
career management
U
مدیریت مشاغل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
computer managed instruction
U
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smarted
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT
U
استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
detail officer
U
افسر مشاغل
side line occupations
U
مشاغل فرعی
rotation
U
گردش مشاغل
unremunerative careers
U
مشاغل کم درامد
subsidiary occupations
U
مشاغل فرعی
clerical jobs
U
مشاغل دفتری
service occupations
U
مشاغل خدماتی
manning table
U
جدول مشاغل
job description
U
شرح مشاغل
appointment quota
U
سهمیه مشاغل
career planning
U
طرح ریزی مشاغل
job analysis
U
تجزیه و تحلیل مشاغل
job description
U
کتاب شرح مشاغل
psychic income
U
درامدحاصل از مشاغل ساده و بی دردسر
command management system
U
سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
corporative state
U
حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
frictional unemployment
U
اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
nepotism
U
انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری
manning table
U
جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
waiting list
U
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting lists
U
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
leadership
U
مدیریت
administrations
U
مدیریت
stage direction
U
مدیریت
administration
U
مدیریت
superintendence
U
مدیریت
matronage
U
مدیریت
directorate
U
مدیریت
directorates
U
مدیریت
menage
U
مدیریت
administratorship
U
مدیریت
managership
U
مدیریت
generalship
U
مدیریت
directorships
U
مدیریت
managements
U
مدیریت
management
U
مدیریت
directorship
U
مدیریت
conductorship
U
مدیریت
maladministration
U
سوء مدیریت
file management
U
مدیریت پرونده
materials management
U
مدیریت مواد
materiel management
U
مدیریت اماد
materiel management
U
مدیریت اقلام
management system
U
سیستم مدیریت
materiel cognizance
U
مدیریت کالاها
managerial economics
U
اقتصاد مدیریت
foremanship
U
مدیریت سرکارگری
management science
U
علم مدیریت
data management
U
مدیریت داده ها
configuration management
U
مدیریت پیکربندی
job management
U
مدیریت برنامه
inventory management
U
مدیریت موجودی
interlocking directorate
U
مدیریت واحد
demand management
U
مدیریت تقاضا
educational administration
U
مدیریت اموزشی
facilities management
U
مدیریت امکانات
file management
U
مدیریت پرونده ها
management expenses
U
مخارج مدیریت
file management
U
مدیریت فایل
financial management
U
مدیریت مالی
industrial management
U
مدیریت صنعتی
management graphics
U
مدیریت گرافیک
management report
U
گزارش مدیریت
concurrency management
U
مدیریت همزمانی
memory management
U
مدیریت حافظه
task management
U
مدیریت وفیفه
resource management
U
مدیریت منبع
run the show
U
مدیریت کردن
scientific management
U
مدیریت علمی
setup
<idiom>
U
مدیریت داشتن
trust
U
مدیریت امانی
superintendence
U
ریاست مدیریت
directorates
U
مقام مدیریت
directorate
U
مقام مدیریت
trusted
U
مدیریت امانی
trusts
U
مدیریت امانی
superintendency
U
ریاست مدیریت
supply management
U
مدیریت عرضه
system mangement
U
مدیریت سیستم
task management
U
مدیریت کار
record management
U
مدیریت رکوردها
personnel management
U
مدیریت استخدام
personnel management
U
مدیریت پرسنلی
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
operational management
U
مدیریت عملیاتی
postal directory
U
مدیریت پست
production management
U
مدیریت تولید
monopoly management
U
مدیریت انحصاری
record management
U
مدیریت مدارک
pyramiding
U
مدیریت واحد
item manager
U
مدیریت اقلام تدارکاتی
data processing management
U
مدیریت پردازش داده
database management
U
مدیریت پایگاه داده ها
flows
U
مدیریت جریان داده
intendancy
U
مدیریت حوزه مباشرت
information management system
U
سیستم مدیریت اطلاعات
flowed
U
مدیریت جریان داده
information resource management
U
مدیریت منبع اطلاعات
flow
U
مدیریت جریان داده
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
dm
U
مدیریت داده هاanagement
wildlife management
U
مدیریت حیات وحش
file management program
U
برنامه مدیریت فایل
institute of materials management
U
موسسه مدیریت مواد
top level management
U
مدیریت سطح بالا
data management programs
U
برنامههای مدیریت داده ها
server
U
ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
management information system
U
سیستم مدیریت اطلاعات
memory management program
U
برنامه مدیریت حافظه
project management system
U
سیستم مدیریت پروژه
project management program
U
برنامه مدیریت پروژه
data management system
U
سیستم مدیریت داده ها
materiel cognizance
U
مدیریت تشخیص کالا
middle level management
U
مدیریت سطح متوسط
spatial data management
U
مدیریت داده فضایی
frameworks
U
مدیریت پایگاه داده
framework
U
مدیریت پایگاه داده
data base management
U
مدیریت پایگاه داده ها
directed
U
مدیریت یا سازمان دهی
directs
U
مدیریت یا سازمان دهی
conveyancing
U
مدیریت از روی مهارت
data base management
U
مدیریت پایگاه داده
letters of administration
U
سند مدیریت ترکه
lower level management
U
مدیریت سطح پایین
direct
U
مدیریت یا سازمان دهی
IAB
U
مهندسی و مدیریت اینترنت است
personal information manager
U
برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
pim
U
برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
relational database management
U
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
memory management
U
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
Internet
U
مهندسی و مدیریت اینترنت است
career management
U
مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
CMIS
U
سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
computer aided factory management
U
مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
data processing management association
U
انجمن مدیریت پردازش داده
database management program
U
برنامه مدیریت پایگاه داده ها
army management structure
U
سازمان مدیریت نیروی زمینی
managements
U
مدیریت وریاست حسن تدبیر
management
U
مدیریت وریاست حسن تدبیر
database management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
rdbms
U
سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
three
U
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
table oriented database management progr
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
relational data menagement system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
flat fuiile database management program
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
paged memory management
U
مدیریت حافظه صفحه بندی شده
record oriented database management
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
threes
U
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
mis-
U
سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
mis
U
سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
administrators
U
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
process
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
processes
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
databases
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
hierarchical data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
ims
U
Information سیستم مدیریت اطلاعات System anagement
database
U
تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
administrator
U
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
databases
U
تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
database
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
processes
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
printed
U
کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
print
U
کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
dbase iii
U
بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
prints
U
کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
NetView
U
معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
dbms
U
Base Data سیستم مدیریت پایگاه داده System anagement
smis
U
for Society Systems انجمن سیستمهای مدیریت اطلاعات Information anagement
routinely
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
fetch
U
سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetches
U
سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetched
U
سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
routine
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
dynamic
U
ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
devices
U
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
device
U
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
hdbms
U
DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
dynamically
U
ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
routines
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
aggregate
U
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
stock control program
U
نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
UDP
U
پروتکلی که بخشی از Tcp/Ip است و در مدیریت شبکه به کار می رود و در برنامههای SNMP
users
U
پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
action oriented management report
U
گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
communication
U
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
operated
U
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
critical path analysis
U
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
operate
U
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
operates
U
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
Recent search history
Forum search
1
معنی کنید: Residential Demand Side Management
1
کارآفرینی
1
معرفی مشاغل
1
nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
1
holiday jobs
1
offshoring
0
تجلی قرآنی در سیره مدیریتی امیرمومنان علی(ع) در حوزه وظایف مدیریت
0
environmental munificence این عبارت چه مفهومی در مدیریت استراتژیک دارد؟
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com